آماده کردن تنباکو قلیان
قلیان کشی اگر در سده اخیر، بیشتر عادتی مخصوص زنان و مردان پا به سن گذاشته بود، در چند سال اخیر، مشتریهای تازه ای پیدا کرده است؛ پسرهایی با شلوار جین و دخترهای آلامد که با هیجان، تند تند به قلیانشان پک می زنند تا قلیان «چاق شود» و آماده برای ساعتی قل قل کردن پر رمق و پر دود!
شاید همین محبوبیت روزافزون قلیان نیز موجب شد تا جمهوری اسلامی، در برابر این اسباب دود کردن تنباکو ساکت نماند و حتی کار تا ممنوع شدن قلیان، پیش برود.
ممنوعیت دو پلهو
بسیاری معتقدند، طعمهای مختلف تنباکو، قلیان را دوباره محبوب کرد وجوانان قلیان کش شدند.
وقتی رستورانهای سنتی و قهوهخانهها به پاتوقهای پر رونق جوانان نبدیل شد، قلیان کشیدن در رستورانها و قهوهخانهها برای زنان و زیر 18 سالهها ممنوع شد و اوایل تیر 1383، با اجرای سخت گیرانه این ممنوعیت غیر قابل انتظار، لبخند از لب صاحبان قهوه خانهها و رستورانهای سنتی رفت.
اگر چه یک ماه بعد از آن با پادرمیانی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که قلیان را جزو جاذبههای توریستی ایران میدانست، دوباره قلیان آزاد شد اما این آزادی هیچ گاه شرایط را به حالت اول برنگرداند. بهرحال ماموران اداره اماکن نیروی انتظامی همواره در سرکشی هاشان به پاتوقهای جوانان، در کنار مواردی چون سر و وضع جوانان و سبک ترانه ای که از کافه پخش می شد، تذکری جدید را نیز چاشنی می کردند: قلیان کشیدن این دختر و پسرها، صورت خوشی ندارد!
میگویند آخرین باری که قلیان کشیدن از سوی دولت در ایران، رسما ممنوع شده بود، حدود 400 سل قبل، یعنی در دوره صفویان بوده است. در زمان شاه عباس صفوی، پادشاه که دل خوشی از تنباکوی سوغات پرتقالیها نداشت، قلیان کشیدن را ممنوع کرد. دوره حکومت شاه طهماسب نیز چندباری قلیان، ممنوع و آزاد شد.
اما دولت جمهوری اسلامی در اجرای ممنوعیت اخیر که به دلیل زیان داشتن قلیان و به توصیه وزارت بهداشت اعمال شده بود، با سیاستی دوگانه تلاش کرد این مهمان تازه را از جمعهای جوانان براند؛ قلیان کشی برای جوانان عمدتا خوش تیپ امروزی ممنوع شد، اما فروش تنباکو و قلیان با چنین ممنوعیتی رو به رو نبود، پس خیلیها که ترک عادت تازه برایشان سخت بود، قلیانها و تنباکوها را به خانه بردند.
تنباکوی جوان پسند
چند سالی است که تنباکوی قلیان با طعم هر میوهای که فکرش را کنید پیدا میشود، از سیب و پرتقال گرفته تا موز و نارگیل و از لیمو و انگور گرفته تا هندوانه و خیار، فقط میوه نیست، طعم قهوه و کاپوچینو هم این روزها کنار طعم کوکاکولا و دارچین پیدا میشود.
یک پیرمرد قهوهخانهچی در کوچه پس کوچه های خوش منظره درکه، تنباکوی میوهای مصری را از زمان جوانیاش به یاد میآورد، اما نه با این همه تنوع؛ فقط طعم یکی دو میوه بوده انگار که آن هم به کام قلیان کشهای آن روزگار که به تندی تنباکوی برازجان و اصفهان عادت داشتند خوش نمیآمده. اما از چند سال پیش وضع عوض شده است.
از قلیان ناصری تا قلیان تایوانی
پشت دخل مغازه کوچکی که کف تا سقفش را طبقه طبقه قلیان چیدهاند، زن و شوهر مسنی نشستهاند که پنج شش سال پیش وقتی دیدند بار بار تنباکوی میوهای آمده به بازار و قلیان را از دست پیرها گرفته و داده است دست جوانها، بقالیشان را کردند قلیان فروشی و کنج دیوار، روی میزی، ردیف ردیف تنباکو چیدند تا مشتریها بروند سر میز و هرچه میخواهند بردارند.
بعد هم قلیانهای رنگارنگِ خط تولید کارخانههای چینی از راه رسیدند و دیگر آن قلیانهای بدنه چوبی مادر بزرگها و پدر بزرگها را کسی نگاه نکرد.
یک قلیان کوچک چینی که به «سفری» معروف است و کیف براق و مشتری پسندی هم دارد را میتوان با 25 هزار تومان خرید که میگویند خوب هم کام میدهد. قلیان های مجلسی چینی و تایوانی هم از بیست سی هزار تومان شروع میشود تا 200 هزار تومان و بالاتر اما با هفت، هشت هزار تومان هم میشود قلیان وطنی خرید؛ فلزی است و زرد رنگ با شیشههای رنگی که گاهی رویش عکس ناصر الدینشاه هم هست، همان عکسی که دیگر روی شیشه قلیانهای گران قیمت چینیها که ارادتی به سبیل شاه شهید ندارند پیدا نمیشود.
اما کار با یکی دو هزار تومان هم راه میافتد، قلیانهای چوبی کوچک، که چوب نامرغوبش را با ورقه نازکی آلومینیومی پوشاندهاند و اسمشان هم قلیان افغانی است. زغال هم از اسباب قلیان است و کم سوپر مارکتی پیدا میشود که کلکسیون تنباکو و زغال قلیان نداشته باشد.
دود تاریخی!
هموطنان کریستمف کلمب، توتون و تنباکو را که وی در قرن پانزده میلادی به اروپا آورده بود، در قرن دهم هجری به خلیج فارس آوردند و در همین زمان، اهلی شیرازی در وصف قلیان چنین سروده است:
«قلیان ز لب تو بهرهور میگردد
نی در دهن تو نیشکر میگردد
بر گرد رخ تو دود تنباکو نیست
ابریست که بر گرد قمر میگردد»
برخی تاریخ نویسان اعتقاد دارند قلیان ساخته دست ایرانیان است و برخی نیز از کشورهای همجوار ایران یا هند به عنوان مبتکران این شیوه دود کردن تنباکو نام برده اند. آنچه در تاریخ مستند است، این است که سیاحان اروپایی مانند شاردن و تاورنیه با دیدن قلیان هیجان زده شده بودند.
تاوارنیه نوشته است: «ایرانیان تنباکو را با دستگاهی کاملاً اختصاصی میکشند. در کوزه گلی دهان گشادی به قطر سه انگشت، تنه قلیانی از چوب یا نقره که سوراخی در وسط دارد قرار می دهند، و بر سر آن مقدار تنباکوی نمدار با کمی آتش می گذارند، و در زیر قلیان سوراخ ممتدی است که، در حالی که نفس را بالا می کشند، دود تنباکو با شدت از امتداد سوراخ پایین آمده و داخل آب که به رنگهای مختلف میآمیزد داخل میشود.»
شاردن هم گفته است: « دود کردن این نبات، در ایران و هندوستان اصول کاملاً خاصی دارد ... دود را از تنگ آبی عبور می دهند. اینگونه چپقها را قلیان مینامند»
در هر حال اگرچه ایرانیان، وسیله کنونی دود کردن تنباکو را «قلیان» می نامند، اما دو نام دیگر رایج این وسیله نیز قارسی است. در کشورهای ترکیه، لبنان، عراق، اردن، یونان، قبرس، آلبانی، اسرائیل و رومانی عمدتا از نام قدیمی «نارگیله» که از کلمه فارسی نارگیل برگرفته شده، برای قلیان استفاده می شود.
همچنین نام دیگر قلیان که بیتشر در میان غربی ها معروف است، یعنی «شیشه» نیز، کلمه ای فارسی است که در بسیاری از کشورهای جهان کاربرد دارد.
بهر روی، قلیان چه ایرانی باشد و چه غیر ایرانی، در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم آرام آرام در ایران همه گیر شد و مموعیت آن هم از سوی شاهان فایدهای نداشت. تجارت تنباکو نیز چنان پرسود شد که وقتی امتیازش دست خارجی افتاد، کار به تحریم کشید.
مرام قلیان کشی
قلیان آنقدر متداول شد که رسم و مرام هم پیدا کرد، رسم و مرامی که ردپایش را می توان از لای ورقهای کتاب تهران قدیم جعفر شهری تا جمعهای دوستانه جوانانی که این روزها دور قلیانی جمع میشوند تا به بهانه قلیان با هم باشند؛ پیدا کرد.
روشن نکردن سیگار با زغال قلیان، تعارف کردن و به نوبت قلیان کشیدن و انگشتی به دست کسی که قلیان را تعارف میکند زدن از جمله عادات مرسوم این روزهای جوانان ایرانی در هنگام قلیان کشی است که البته به این تفریح نه چندان سالم، جذابیتی ویژه می بخشد.
ورود زنان ممنوع
قلیان که ممنوع شد، باز گوشه و کنار رستورانهایی بوند که کنار غذا و چای قلیان هم بدهند، رستورانهای دور از شهر آزاد ترند، از رستورانهای درکه و دربند و سلقون تهران هنوز هم بوی تنباکو میآید و در شهر هم قهوه خانههایی که از قدیم چیزی جز چای و قلیان و شاید غذایی مختصر نداشتند، هنوز هم قلیان دارند و عصرها در فضای تنگ و مه آلودشان جای نشستن سخت پیدا میشود، اما ورود زنان به این قهوه خانهها ممنوع است و فقط مردها اگر سن و سالشان خیلی کم نباشد و چهره شکسته معتادان را نداشته باشند اجازه قلیان کشیدند دارند.
به بیان ساده تر، حالا که از اجرای سخت گیرانه قانون ممنوعیت قلیان کشی مدتی گذشته است، قلیان تنها برای مشتریهای جدیدش ممنوع شده است. اما اگر ظاهر و سن و سال طرف نشان دهد که او به خاطر مد سالهای اخیر قلیان کش نشده، ماموران نیروی انتظامی ایرادی نمی بینند که به قلیان کشی اش ادامه دهد. گویی این روزها جوانان باید بار دیگر به دنبال تفریحی تازه به غیر از تخمه خوردن در جمعهای کوچکشان باشند!